آزادی جنسی یا صیغه آزاد -2





پیمان نعمتی

طی چند سال گذشته زنان مجرد ایرانی خارج از کشور که بطور عمده از جایگاه اقشار میانی تحصیل کرده بوده اند و نقش خود را در ازدواج های سنتی مورد تردید قرار داده اند، برای یک زندگی جدید پرسش چه باید کرد را در برابر خود قرار داده اند. ایجاد زندگی در غرب برای این دسته از زنان معدود به برخی خواسته های جزیی نبوده است بلکه شرایط غیر طبیعی شروع این زندگی جدید در غرب، مجموعه خواسته های متنوع از حقوق و وظایف اجتماعی – اقتصادی، نیازهای عاطفی و جنسی را شامل می شود.
هدف این زندگی جدید که با نفی نقش سنتی زن در ازدواج شروع می شود، ساختن یک زندگی با حقوق و مسئولیت های برابر با مردان در فرهنگ غربی می باشد. روند غیر طبیعی شروع این زندگی جدید در غرب، ناظر بر این امر است که شرایط فرهنگی که این دسته از زنان در آن پرورش یافته اند و شخصیت آنان در آن قوام یافته است بطور بنیادی با نقش استقلال همه جانبه زن بیگانه بوده و پایه های مادی – معنوی مسئولیت و حقوق برابربا مردان در آن وجود نداشته است.
برپایی این زندگی جدید درغرب به علت عدم پرورش در این فرهنگ از دوران کودکی، عدم تخصص شغلی مناسب، مشکلات مضاعف عاطفی، دوری از خویشاوندان، تنهایی و کمبودهای جنسی، با دشواری بسیاری همراه بوده است.
نیاز مبرم به مجموعه وسیع و متنوع از خواسته ها در برابر مشکلات بیشمار برای دستیابی به این خواسته ها، توانسته است زیر تاثیر مداوم فرهنگ سنتی شرقی که از طریق نیاز مردان ایرانی به زنان انجام می گیرد، به راه حل های موقتی و در برخی موارد به عقب نشینی کشیده شود. این روند دشوار نه تنها از حمایت معنوی جامعه روشنفکری ایرانی برخوردار نشده بوسیله بلکه بررسی های کوتاه بینانه جهت پذیرش بدون نقد و چالش مفهوم آزادی جنسی تشدید شده است.
بعلت عدم درک مجموعه وسیع و متنوع خواسته های اقتصادی - عاطفی این دسته از زنان و جدا کردن آزادی جنسی از این مجموعه، همانطور که تجربه نشان داده است صرفا به یک امکان مناسب فرصت طلبانه جهت دستیابی آسان مردان ایرانی به زنان ختم شده است.

درباره مفهوم آزادی جنسی

یکی از نتایج جنبش های اجتماعی زنان در غرب در ده های 60 و 70 میلادی "انقلاب جنسی" بوده است. این انقلاب جنسی متناسب با شرایط اجتماعی کشورهای پیشرفته صنعتی موانع عمده سنتی برای رابطه جنسی را نفی کرده است. نتایج این انقلاب جنسی بعد از چند دهه توسط فمینیست ها مورد بازبینی و در موارد مهمی مورد تردید قرار گرفته شده است:
1- تفکر خطرناکی در غرب شکل گرفته که زنان باید امکانات زیادی را جهت آمادگی جنسی صرف کنند تا ازهر فرصتی از آن استفاده شود. این تفکر در عمل در خدمت مردان و ادامه تصور کم ارزشی زنان تمام شده است.
2- این تفکر دختران نوجوان و جوان را به صف جلوی انقلاب جنسی کشانده است، بدون اینکه ابزار و امکانات کنترل عوارض روحی و جسمی این رها شدن و آمادگی را در اختیار داشته باشند.
3- روند های مراحل طبیعی متنوع لذت های جنسی به شدت کاهش یافته است. این قطع مراحل اولیه و میانی رابطه جنسی و جهش به عمل آمیزش به ضرز زنان تمام شده است و به اعتماد به نفس زنان آسیب رسانده است.
4- از نتایج انقلاب جنسی و صدمه به روند های طبیعی مراحل متنوع عمل جنسی کشیده شدن مردان به استفاده وسیع از پورنوگرافی است.

آزادی جنسی یک عنصر اقتصادی – فرهنگی

بحث آزادی جنسی از نظر اجتماعی با مقوله آزادی بطور عام شروع می شود. این آزادی های جنسی بر پایه اجتماعی و بطور یقین بر آزادی های فردی ایجاد شده در جوامع غربی استوار است. جوامع غربی برای ایجاد این آزادی های فردی دوره ای چند قرنی از تحولات دموکراتیک را تجربه کرده اند.
پرورش زنان از دوران کودکی در این فرهنگ، مفهوم آزادی فردی و اختیار زنان را شکل عملی و مادی می دهد. در این شرایط است که خواست زندگی با حقوق و مسئولیت برابر با مردان امکان عملی پیدا می کند.
بر این مبنا می توان نتیجه گرفت که آزادی جنسی و امکان رابطه زنان با مردان بدون ازدواج بر اساس حقوق و مسئولیت برابر، یک پدیده فرهنگی – اقتصادی غربی است. مجموعه شرایط اجتماعی و دموکراسی عمومی طی دوره ای طولانی پایه های مادی – فرهنگی امکان رابطه برابر زنان با مردان را بوجود آورده است و آنرا بعنوان یک عنصر فرهنگی نهادینه شده تبدیل کرده است. آزادی جنسی تنها بر پایه وجود امکانات مادی زنان و فرهنگ آزادی های فردی، شکل واقعی پیدا می کند.

زنان مجرد خارج از کشور و آزادی جنسی

می توان در ابتدا یک سوال اساسی را مطرح کرد:
با وجود پرورش زنان و قوام شخصیت آنها در شرایط اجتماعی ایران، آموزش نقش سنتی زن در خانواده، عدم آموزش فرهنگی پذیرش حقوق و مسئولیت برابر با مردان، عدم وجود امکانات مناسب تامین امنیت اقتصادی - اجتماعی، تاثیر مدام نقش سنتی زن بوسیله مردان ایرانی، آیا امکان واقعی آزادی و کنترل جنسیت برای این دسته از زنان از لحاظ عملی وجود داشته است؟
جهت آشنایی با نظرات درباره آزادی جنسی به یک دیدگاه پرداخته می شود. ثریا شهابی می نویسد : "آزادی و اختیار زن در رابطه جنسی .. کمک می کند زن بتواند از یک زندگی جنسی آزاد، آگاه و انسانی برخودار باشد" ( نشریه همبستگی – شماره 69). این تعریف کلی می باید مانند هر مقوله اجتماعی دیگر از جوانب حقوقی، اخلاقی و عملی مورد بررسی قرار گیرد.
بطور نمونه ثریا شهابی می نویسد " زن و مرد در رابطه جنسی با هر کس، با همسر و یا غیر همسر و علیرغم همسر طبعا آزادند"(همان). این تعریف کلی جنبه حقوقی و قانونی رابطه جنسی را نشان می دهد اما از لحاظ اخلاقی نمی توان رابطه جنسی ضمن ازدواج با غیر همسر را بخشی از آزادی های جنسی قلمداد کرد و آنرا از جنبه اخلاقی یک " زندگی جنسی آزاد، آگاه و انسانی " دانست.
نمونه دیگراین است که در منابع فمینیستی بطور غالب از لحاظ اخلاقی – معنوی با تن فروشی مخالفت می شود اما از لحاظ عملی خواهان حمایت دولت ها از حقوق تن فروشان بعنوان گارگران جنسی هستند. در مورد آزادی جنسی این تفاوت نیزمی باید مورد بررسی قرار گیرد.

نفی نقش سنتی زن در آزادی جنسی

بحث آزادی جنسی ارتباط مستقیمی با مسله ازدواج دارد. زنان مجردی که با موضوع آزادی جنسی مواجه اند بطور منطقی ابتدا با مسله ازدواج کسب تکلیف کرده باشند. نقد دیدگاههای آنان درباره ازدواج مقدمه رسیدن به مسله آزادی جنسی است. نشریه همبستگی در شماره 62 در مقاله " زن، جنسیت و خانواده" مطرح می کند که " ازدواج بطور کلی و از ابتدا تا انتهایش عبارت از یک معامله اقتصادی است که زن در آن جنسیت خود را می دهد و امنیت اقتصادی می گیرد ... وظیفه زن این است که مادام العمر اجرای این قرارداد- ازدواج – خفت بار را عملی کند. تمایلات جنسی مرد را تامین و بچه داری و خانه داری بکند".
اکنون به نتایج تئوریک و عملی پذیرش تعریف فوق از ازدواج بپردازیم :
اگر در ازدواج نیاز به امنیت اقتصادی باعث رابطه جنسی زن و مرد می شود، آیا امکانات اقتصادی حاضر برای رابطه زنان ایرانی مجرد در خارج از کشوربا مردان خارج از ازدواج به اندازه ای است که زنان از لحاظ اقتصادی به مردان وابسته نباشند؟
طبق نظر نشریه همبستگی شماره 53 بعنوان نمونه در سوئد " آمار بیکاری بین پناهندگان و مهاجرین وحدود 60 در صد است". تاکنون هیچ بررسی و آماری از موفیقت بخش وسیع زنان مجرد ایرانی در خارج از کشوردر زمینه های شغلی و تحصیلی وجود ندارد. اگر مبنا را براین قرار دهیم که این دسته از زنان از لحاظ اقتصادی و امنیت اقتصادی در شرایط مساعد – استقلال اقتصادی- قرار ندارند، چه عاملی مانع نیاز اقتصادی آنها از مردان می شود؟
ما باید انتظار داشته باشیم که زنانی که ازدواج را با تعریف معامله اقتصادی نفی کرده اند، بطور منطقی در جهت تامین امنیت اقتصادی خود حرکت کنند تا ناچار نباشند که جنسیت خود را در برابر آن مورد معامله قرار دهند.
آیا واقعیت کنونی زندگی این دسته زنان این انتظار را برآورده می سازد؟ آیا زنان مجرد ایرانی در غرب از امکانات جامعه جهت تامین اقتصادی خود بطور گسترده استفاده کرده اند؟ آیا نتیجه نقد ازدواج سنتی عامل اقتصادی را از روابط آنان با مردان حذف کرده است؟ چه دلیلی وجود دارد که در رابطه خارج از ازدواج و در چارچوب آزادی جنسی، جنسیت در برابر امنیت اقتصادی – اجتماعی معامله نمی شود؟

آزادی جنسی جایگزین ازدواج 

نشریه همبستگی در برابر جایگزینی برای ازدواج سنتی می نویسد: " ما خواهان آزادی کامل و فرغ از هرگونه قید و بند زنان و مردان و اختیار آنان در رابطه عشقی و جنسی شان فراغ از فشارهای اجتماعی و اجباری اقتصادی هستیم".
اگر از برنامه های مربوط به آینده نامعلوم و تخیلات صرف نظر کنیم، واقعیت های زیر وجود دارند:
زنان در شرایط کنونی در قید و بندهای ناشی از فشارهای اقتصادی و اجتماعی هستند.
زنان مهاجر در کشورهای غربی تحت فشارهای مضاعف هستند.
برای از بین بردن این قید و بندها مدت زمان طولانی لازم است.
مردان ایرانی خارج از کشور بطور غالب نماینده و خواستار نقش سنتی زن هستند.
با این واقعیت ها، رابطه خارج از ازدواج و آزادی جنسی چگونه عنینیت پیدا می کند؟ با وجود عوامل فرهنگ سنتی مردان ایرانی و نیاز اقتصادی زنان، چگونه رابطه برابر در آزادی جنسی برقرارمی شود و رابطه برابر آزادی جنسی غربی جایگزین رابطه سنتی بین زن و مرد می شود؟ چه عاملی نقش نیاز زن به امنیت اقتصادی – اجتماعی در رابطه را خنثی می کند؟ به بیان ساده اینکه چه عاملی از معامله امنیت اقتصادی در برابر استفاده از تن زن را در روابط خارج از ازدواج جلوگیری می کند؟

صیغه آزاد

تبلیغ آزادی جنسی بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و روحیات زنان پرورش و قوام یافته در فرهنگ سنتی ایرانی، در واقعیت به استفاده تن زنان تحت پوشش شعارهای عوام فریبانه روشنفکرانه و آزادی خواهانه تمام می شود.
در صیغه مرد بطور رسمی ضمن تامین بخشی از نیازهای اقتصادی زن برای مدت معین از تن زن استفاده می کد. تضمین پرداخت نفقه از طرف مرد و جوانی و زیبایی زن بعلاوه انجام خدمات خانگی، اصلی ترین موضوع صیغه است.
عدم پذیرش فرهنگ حقوق و مسئولیت برابر، عدم اعتقاد به امنیت اجتماعی در آینده، تنهایی، تاثیر مدام فرهنگ سنتی ایرانی، عدم آشنایی و استفاده از ابزارهای جامعه غربی جهت تامین اقتصادی، مجموعه ای است که زمینه عینی برای تامین نیازهای جنسی مردان ایرانی و کنترل زنان را فراهم می سازد.
ماهیت روابط زنان ایرانی خارج از کشور با مردان در چارچوب آزادی جنسی خارج از ازدواج با الگوی آزادی جنسی در غرب همخوانی ندارد.
الگوی آزادی جنسی و رابطه خارج از ازدواج بدون در نظر گرفتن عوامل اقتصادی - اجتماعی و روحیات درفرهنگ سنتی ایرانی و با ادعا و آرایش روشنفکرانه و رمانتیک، بیش از آنکه به واقعیت و مفهوم آزادی جنسی غربی نزدیک باشد، در ماهیت به صیغه با ویژگی خاص " صیغه آزاد " شباهت دارد.


No comments:

Post a Comment